عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۶۵۳۴۴
میل به بقا، یک میل ذاتی و همگانی در وجود انسانها است و اگر شخصی تصمیم گرفته به زندگی خود پایان بدهد، با «اصل بودن خود» مشکلی ندارد، بلکه در حقیقت از «چگونه بودن خود» راضی نیست؛ به او یادآوری کنید چگونه بودن یک امر ثابت نیست و هر انسان بیش از آنکه تصور میکند، قدرت تغییر آن را دارد.
خبرگزاری ایمنا: فاطمه مدحخوان، کارشناس روانشناسی و مشاور بحران در یادداشتی درخصوص اهمیت پیشگیری از خودکشی نوشت: ده سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری شده است، روزی که یادآوری میکند خودکشی به عنوان یک رفتار آسیب رسان و ناهنجار، در هیچ فرهنگ و کشوری قابل پذیرش نیست و ضروری است افراد جامعه با افزایش دانش خود درباره انسانهای در معرض خطر و راههای کمک به آنها در راستای کاهش آمار خودکشی تلاش کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صحبت از خودکشی، برای عموم مردم آسان نیست، اما اهمیت نجات جان یک انسان تا جایی است که مطابق آموزههای دینی آمیخته با فرهنگ، در آیه ۳۲ سوره مائده، ارزش آن معادل زندگی بخشیدن به تمام مردم تلقی شده، همچنین فارغ از نگاههای دینی، وجود هر فرد به عنوان یک عضو جامعه و سرمایه انسانی دارای اهمیت و ارزش ذاتی است؛ پس لازم است باورهای غلطی که درمورد این امر تلخ و ناخوشایند در جامعه وجود دارد، اصلاح شود تا بتوان از وقوع بیشتر آن جلوگیری کرد.
در ادامه چند باور رایج غلط درمورد خودکشی را مورد بررسی قرار میدهیم:
۱- «افرادی که خودکشی میکنند افرادی هستند که تمایلی به کمک گرفتن ندارند.» واقعیت: بسیاری از افراد سعی میکنند قبل از اقدام به خودکشی از دیگران کمک بگیرند؛ درحقیقت مطالعات نشان میدهد بیش از ۵۰ درصد از قربانیان خودکشی ششماه قبل از مرگ خود به دنبال کمک بوده اند.
۲- «صحبت در مورد خودکشی ممکن است به کسی ایده خودکشی بدهد.» واقعیت: شما با صحبت درمورد خودکشی به شخصی ایده خودکشی نمیدهید، بلکه برعکس است؛ صحبت صریح و صادقانه درمورد افکار و احساسات خودکشی و تلاش برای همدلی و شنیدن صحبتهای فرد مقابل، میتواند به نجات یک زندگی کمک کند؛ شاید یکی از دلایل عدم ارائه آمار رسمی در این حیطه توسط ارگانهای مربوط، همین امر باشد، اما برای کاهش میزان خودکشی، بیش از هر چیز نیاز است درمورد ابعاد مختلف آن شناخت داشته باشیم تا بتوانیم بهطور مطلوب و موثرتری در این زمینه برنامهریزی کنیم.
۳- «هرکس سعی در خودکشی دارد حتماً دیوانه است.» واقعیت: بیشتر افراد دچار افکار خودکشی روان پریش یا دیوانه نیستند، آنها ناراحت، غمگین، افسرده یا ناامید هستند؛ پریشانی شدید و درد عاطفی لزوماً نشانه بیماری روانی نیست.
۴- «اگر کسی مصمم به کشتن خود باشد، هیچ چیز مانع او نمیشود.» واقعیت: حتی یک فرد کاملاً افسرده احساسات متفاوتی درمورد مرگ دارد که بین تمایل به زندگی و تمایل به مرگ نوسان دارد؛ آنها به جای اینکه مرگ را انتخاب کنند، فقط میخواهند که درد متوقف شود؛ از این رو انگیزه آنها برای پایان دادن به زندگی برای همیشه ادامه ندارد.
۵- «تمام افرادی که قصد خودکشی دارند علائم افسردگی دارند.» واقعیت: اگرچه میزان اقدام به خودکشی در میان افراد افسرده بالا است، اما گاهی، وقتی فرد در درون خود به نتیجه قطعی برای خودکشی میرسد و مقدمات لازم برای این امر را فراهم میکند، دچار آسودگی فکری میشود و ممکن است شادتر و سرزندهتر از قبل به نظر برسد، پس تغییر خلق ناگهانی یک فرد افسرده میتواند زنگ خطری برای احتمال اقدام به خودکشی باشد.
با شخصی که افکار خودکشی دارد چطور برخورد کنیم؟بهطورکلی مطابق آمار، بعضی از افراد بیشتر از دیگران در معرض خطر خودکشی قرار دارند، برای مثال افرادی که به تازگی واقعه تلخی مانند از دست دادن یکی از نزدیکان را تجربه کردهاند، نوجوانان، افرادی که سابقه خودکشی داشتهاند، افرادی که حداقل یک نفر از اعضای خانواده آنها اقدام به خودکشی داشته است و افرادی که از حمایت عاطفی و اجتماعی کمتری برخوردار هستند، احتمال بیشتری دارد که دست به این کار بزنند.
در صورتی که با شخصی با خطر خودکشی بالا مواجه شدید، حتماً برای دریافت راهنمایی و مشاوره با اورژانس اجتماعی ۱۲۳ تماس بگیرید و اگر با فردی مواجه شدید که اقدام به مصرف دارو یا مواد خطرناک به قصد پایان دادن به زندگی خود کرده بود، برای ارزیابی میزان خطر با ۱۱۵ یا ۱۹۰ (اطلاعات دارویی) تماس بگیرید و هرچه سریعتر شخص را به نزدیک ترین مرکز اورژانس برسانید.
مهمترین نکته برای مواجهه با شخص دارای افکار خودکشی، تلاش برای درک و همدلی با او است و نباید نقش حمایت عاطفی را دست کم گرفت؛ تحقیقات ثابت کرده که هرچه افراد روابط اجتماعی پررنگتر و حمایت عاطفی بیشتری داشته باشند، شادتر و از نظر روانی سالمتر خواهند بود.
اگر احتمال دادید یکی از نزدیکان یا اطرافیان شما به خودکشی فکر میکند، تلاش کنید بدون پرده با او صحبت کنید، بیشتر شنونده باشید و از سرزنش، احساس گناه دادن به فرد، مقایسه با دیگران و انکار درد او پرهیز کنید.
مهمترین نکته این است که آن شخص بداند شما در کنار او و برای حمایت از او حضور دارید و رنج او را به رسمیت میشناسید؛ همانطور که گفته شد، تصمیم به خودکشی یک تصمیم غیرقابل تغییر نیست و حتی بیش از ۵۰ درصد افراد بلافاصله بعد از اقدام به خودکشی از تصمیم خود پشیمان میشوند و به دنبال کمک میگردند.
در آخر، نباید فراموش کرد که میل به بقا، یک میل ذاتی و همگانی در وجود انسانها است و اگر شخصی تصمیم گرفته به زندگی خود پایان بدهد، با «اصل بودن خود» مشکلی ندارد؛ بلکه در حقیقت از «چگونه بودن خود» راضی نیست؛ به او یادآوری کنید چگونه بودن یک امر ثابت نیست و هر انسان بیش از آنکه تصور میکند، قدرت تغییر آن را دارد.
کد خبر 658608منبع: ایمنا
کلیدواژه: خودكشي اقدام به خودکشی مقابله با خودکشی آمار خودکشی در ایران جلوگیری از خودکشی قرص برنج خودکشی با قرص برنج شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق اقدام به خودکشی چگونه بودن بودن خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۵۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روند افزایشی خودکشی از 1388 تا 1401
خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، میتوان آن را هم در تمام جوامع و هم در دورههای گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمیکند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی میکند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان میدهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیدهای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول میکند.
-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر میکند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایتپذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق میآید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقشآفرینی میکند، دست به خودکشی میزند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامیدارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمیشنید و یا چنان نادر بود که شاخکهای فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمیشد، واجد اهمیت است. 20 خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که میتواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.
وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه میکنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهههای گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامههای آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر میشود)، اما انتشار دوگانه آن میتواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.
به عنوان مثال دادههای سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سالهای 1380 تا 1391 نشان میدهد که 27168 نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوتشدگان ناشی از خودکشی در این دوره 38691 نفر بود که حدود 11523 نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام میشود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایههای اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمانها میتواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش میگذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.
اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(1402) هنوز منتشر نشده است، اما در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از 6 هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کردهاند که به نظر میرسد در سال 1402 افزایش قابل ملاحظهای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال 1400 از سوی نیروی انتظامی 5085 نفر بیان شد که در سال 1401 حداقل 18 درصد رشد داشته است. اگر سال 95 را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود 59 درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان میدهد که نمیتوان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این 7 سال، 59 درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال 1401 در مقایسه با سال 95 حدود 9.5 درصد میشود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود 6.2 برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.
از زوایهای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای 100 هزار نفر محاسبه میشود در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به 7.4 نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال 1388 حدود 4.1 نفر بود؛ یعنی طی 14 سال اخیر بر نرخ خودکشی 3.3 نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال 88 فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه 60 حدود 1.3 بود؛ که قطعا نرخ خودکشیهای موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین 20 تا 30 برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال 1401 بین 120 تا 180 هزار اقدام به خودکشی داشتیم.
حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب 150 هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی 176.5 خواهد بود؛ یعنی در سال 1401 از هر 100 هزار نفر 176.5 نفر اقدام به خودکشی کردهاند که در مقایسه با ابتدای دهه 60 نرخ اقدام به خودکشی حدود 135 برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی بهویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیتهای مددکاری مانند اورژانس 123 ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویههایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیتهای پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.
نرخ خودکشی موفق در ایران از سال 1388 تا 1401(به ازای 100 هزار نفر)
بیشتر بخوانید:
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656